vendredi 3 septembre 2010

به چند نفر بچه لوطی باحال جهت گوشمالی چند قلاده بسیجی‌ افسار گسیخته نیازمندیم

از این عزیزان تقاضا میشود این قلاده‌ها را بعنوان مسافر سوار کرده و بعد از دور شدن از دید هم قطارانشان یک ضرب شستی ازشان بگیرند تا مجبور شوند دو هفته‌ای گشاد گشاد راه بروند.

پیشاپیش دست این عزیزان را بوسه باران می‌کنیم.

امضا: سبز خسته.

mercredi 11 août 2010

اندر حکایت هذیان گویی‌های ممتد حکومتیان: بوزینه و فیل و خر بکارند تا غفلت تو شود دو چندان

اندر حکایت هذیان گویی‌های ممتد حکومتیان: بوزینه و فیل و خر بکارند تا غفلت تو شود دو چندان

samedi 7 août 2010

اسلام رحمانی اگر در حد عقیده شخصی‌ بماند هیچ اشکالی‌ نیست ولی‌ حاصل جمعش با مملکت داری چیزی نخواهد بود جز دیکتاتوری


سال ۵۷ هم عکس خمینی را در ماه می‌دیدند و هیچ کس حق نداشت بگوید که خمینی را در ماه نمی‌بیند که به او انگ ساواکی و شاه پرست و... نزنند. این قضیه اسلام رحمانی هم بی‌ شباهت به آن داستان نیست. تا ازش انتقاد میکنی‌ انگ ضدّ جنبش سبز و دشمن انقلاب سبز و... بهت میزنند. به عقیده من دین باید در حدً یک باور شخصی‌ بماند و هیچ نقشی‌ در حکومت نداشته باشد. این بدان معنی نیست که سران حکومت باید از افراد بی‌ دین باشند، هر دینی میخواهند داشته باشند ولی‌ آن را در تصمیم‌گیری‌ها نباید دخالت دهند.

jeudi 5 août 2010

بر اساس پیشگویی‌های جنده الاسلام تلویزیونی، باراک اوباما حافظ کلّ قرآن باید باشد

پدر باراک اوباما مسلمان بوده، او در ۴ اوت ۱۹۶۱ به دنیا آماده و بر اساس محاسبات، نطفه‌اش در شب ۷ نوامبر ۱۹۶۰ که میشود شب دوشنبه بسته شده است. پس این آقا پسر مسلمان زاده بدون اینکه خبر داشته باشد حافظ کلّ قرآن است. چشم آمریکایی‌‌ها روشن.

samedi 10 juillet 2010

آیا توجه کرده اید که حرفهای خامنه‌ای را به چیزمان هم دیگر حساب نمی‌کنیم؟

یکسال پیش نگران بودیم هر وقت این مردک می‌خواست صحبت کند ببینیم چه می‌گوید چون بعد از هر سخنرانی‌ او موج سرکوب مردم بیشتر میشد و مزدوران جری تر. چند وقتی‌ است دیگر اظهارات ایشان را اقلاً اهالی بالاترین به چیزشان هم به حساب نمیاورند. عجب ولایتی!

vendredi 2 juillet 2010

آقای مهاجرانی لطفا از روی این ۱۰۰۰ بار بنویس: مخالف من همانقدر حق دارد که من

مشق‌های دیگری هم برای شما داریم: همه ایرانی‌‌ها ایرانی‌ هستند، ایرانی‌ تر وجود ندارد. همه ایرانی‌‌ها حق دارند در یک انتخاب آزاد حکومت خود را انتخاب کنند. اصل ولایت فقیه اصلی‌ است ارتجاعی و جایی‌ در یک حکومت آزاد ندارد. صرف داشتن اطلاعات عمومی‌ و سلیس حرف زدن از آدم یک سیاستمدار توانا نخواهد ساخت باید یاد گرفت با قلبها چگونه حرف زد.

jeudi 1 juillet 2010

فقط و فقط حکومت مردم بر مردم را خواهیم پذیرفت.

تمامی‌ بدبختی ملت ما از قبول یکسری پیش فرض‌های غیر معقول شروع میشود. از این پیش فرض‌های نه معقول مثال زیاد داریم. فلانی نماینده خدا است پس باید از او بی‌ چون و چرا اطاعت کرد، مخالفین انقلاب اسلامی حق ندارند قاطی‌ جنبش سبز شوند، مریم رجوی یگانه فردی است که میتواند ایران را به مراتب عالی‌ ترقی برساند و .... اگر توانستیم یکجوری از شر این پیش فرض‌ها خلاص شویم گام بزرگی‌ بسوی آزادی کشورمان برداشته ایم. مساله خیلی‌ ساده است، دموکراسی شاید عالیترین روش اداره یک مملکت نباشد ولی‌ اثبات کرده کم ضرر‌ترین راه است. ایران یک ملت دارد به اسم مردم ایران. این مردم حق دارند کسانی‌ که قرار است برشان حکومت کنند را انتخاب کنند و این انتخاب باید بدون هیچگونه فیلتری انجام گیرد. تمام افراد ب هر طرز تفکری باید بتوانند کاندیدا شوند حتی آن بسیجی‌ منفور. منشور ما شاید فقط یک اصل داشته باشد: حکومت مردم بر مردم همین و بس.

lundi 28 juin 2010

وزیر نفت اعلام کرد:مشکل تحریم واردات بنزین با افزایش تولید ساندیس برطرف خواهد شد

یکی‌ از خبرنگاران حاضر در جلسه با لحنی تردیدنک پرسید آخر چطور؟ هنوز سوالش تمام نشده بود که چهار عضو رده ساندیس خواران وی را با مشت و لگد کشان کشان از جلسه بیرون بردند. وزیر نفت گفت: اینطور.

jeudi 24 juin 2010

در صورت جنگ همانها که گشت ارشاد راه انداختند جوانها را دستگیر خواهند کرد برای اعزام به جبهه.

برادران بسیجی‌ و لباس شخصی‌ فقط در برابر مردم بی‌ دفاع قدرت نمایی بلدند بکنند. مطمئن باشید که در صورت جنگ یکی‌ از ملایانشان فتوی خواهد داد که باید مردم را بفرستید جبهه ولی‌ خواص، یعنی بسیجیها و لباس شخصی‌‌ها و ... باید همینجا پشت جبهه به حفظ اسلام مشغول باشند. این اراذل مرگ را برای من و تو میخواهند.


samedi 19 juin 2010

ندا از آن بالا برای سبز‌ها دیکته می‌گوید.

... بار بنویسید: قاتل ندا ذوب در ولایت بود، از مقدس سازی بپرهیزید.

dimanche 13 juin 2010

آقایان موسوی و کروبی بیایید یکبار هم شده اعلام راهپیمایی کنید با مجوز یا بی‌ مجوز

آش دیگر از این شورتر که نمی‌شود. از فرصت سوزی باید دست برداشت. آقایان موسوی و کروبی بیایید یکبار هم که شده اعلام راهپیمایی کنید، مجوز هم درخواست کنید ولی‌ راهپیمایی را به هیچ شرطی لغو نکنید. خاتمی هم با امید به اصلاح تدریجی‌ حکومت خیلی‌ جلوی اینها کوتاه آمد، اشتباه او را نباید تکرار کرد. کوتاه آمدن جلوی اینها فقط جریترشان می‌کند. باور کنید با شرایطی که این رژیم دارد بسیار بعید است بتواند به کشتار جمعی‌ دست بزند. شجاعتتان را میستاییم ولی‌ بدانید‌ که برای آزادی ملت از دست این ظالمان رهبر کجدار و مریز به کار نیاید. کسی‌ می‌خواهیم پر رو مثل خمینی.

تا پول مفت نفت هست این رژیم عوض نخواهد شد

با پول مفت آدم اجیر میکنند تا مردم را سرکوب کنند. با پول نفت سبیل خارجی‌‌ها را چرب میکنند تا کاری به کارشان نداشته باشند.

باید بهر طریق ممکن این شریان حیات رژیم را مسدود کرد. لوله‌های نفت را می‌توان دچار کمی‌ تا قسمتی‌ انفجار نمود.

samedi 12 juin 2010

نسبت آگاهی‌ به رژیم اشغالگر اسلامی مثل نسبت آفتاب است به برف.

غافل نشویم از آگاه کردن آن گروه از مردم که دسترسی به اینترنت و مرکز خبری آزاد ندارند.

رژیم اشغالگر اسلامی بر روی تربیت سگهای دست آموز سرمایه‌ گذاری کرده، باید فکری برای این سگها کرد.

خامنه‌ای بر این باور است که برای حفظ رژیم باید یکسری افراد وفادار به نظام تربیت کرد تا در موقع لزوم با خشونت کامل از رژیم پاسداری کنند. باید قبول کنیم که این روش حد اقل در ظاهر تا بحال نسبتا موفق عمل کرده. یکسری سگ هار را می‌ریزند توی خیابان و همه مردم هم که حاضر نیستند از جان خود مایه بگذارند جلوی این اراذل تا دندان مسلح، نتیجه این میشود که تشکل راهپیمایی و اعتراض جمعی‌ از مردم گرفته میشود.

این بدن معنی نیست که این روش تا ابدالدهر نتیجه خواهد داد ولی‌ ما باید فکری برای دور زدن این مشکل بکنیم. به نظر من یکی‌ از روش‌ها حمله فرهنگی‌ به مرکز تربیت این افراد است مثل مساجد، پایگاه‌های بسیج و ... باید یکجوری روی اعصاب اینها کار کنیم. اطلاعیه بیندازیم تو مسجد، درشان را سبز کنیم، عکس شهیدانمان را برایشان فکس کنیم و ... نباید بگذاریم آب خنک از گلویشان پایین برود. ما با یک رژیم اشغالگر روبرو هستیم و باید از تمام توانمان بهره بگیریم تا با کمترین تلفات آنها را به شکست بکشانیم.

jeudi 10 juin 2010

راهپیمایی خوب است ولی‌ اعتصاب بهتر

عزیزان اگر تصور می‌کنید که رژیم حاکم با یک راهپیمایی یک روزه سقوط خواهد کرد فکر می‌کنم بیش از اندازه خوش بین هستید. هیچ رژیم دیکتاتوری به این صورت سقوط نکرده. بهیچوجه قصدم دلسرد کردن نیست. دست و پای تک تک کسانی‌ که به راهپیمایی میروند می‌بوسم و به شجاعتشان آفرین می‌گویم ولی‌ کمی‌ فتیله احساسات را پایین بکشیم و معقولانه به قضیه بنگریم. اگر مثل اوکراین در ذهنتان تداعی میشود باید بگویم که اولا طرف مقابل مردم اوکراین در انقلاب نارنجی دولتی بود که حد اقل از کشتار مردمش ابا داشت. ما طرف مقبلمان خونمان را حلال می‌داند. دوما انقلاب نارنجی با یک راهپیمایی ۲۴ ساعته پیروز نشد. مردم آمدند و چادر زدند وسط شهر و روند عادی امور را فلج کردند. این حرکت آنها بیشتر به یک اعتصاب وسیع و طولانی‌ مدت شبیه بود تا یک راهپیمایی و تعقیب و گریز با نیروهای دولتی. حکومت ایران بسان یک غده سرطانی میماند، اگر رگ تغذیه کننده این غده را پیدا کردیم و مسدودش کردیم بتدریج خواهد مرد. حکومت ایران بدون پول نفت ۲ ماه هم نمی‌تواند سر پا بایستد. همین مردان زره پوش بی‌ قالب که به خواهد و بردرانمن راهم نمیکنند اگر سر موقع پولشان نرسد باتوم‌ها را زمین خواهند گذشت. بجای شاخه‌ها باید ریشه این گیاه هرز را نشانه گرفت.

من یک سبزم، من با اسلام مخالف نیستم

من یک سبزم، من با اسلام مخالف نیستم بلکه با سو استفاده از دین مخالفم. من با دینداری مخالف نیستم، من با کسانی‌ مخالفم که جنایاتشان را به اسم حفاظت از اسلام توجیه میکنند. من با عزاداری برای امام حسین مخالف نیستم، با آن کسانی‌ مخالفم که از احساسات مردم سو استفاده کرده و یا ابوالفضل گویان به خواهران من در زندان تجاوز میکنند. من یک سبزم، من با سفره حضرت زهرا مخالف نیستم، با خرافه پردازی و سؤ استفاده از احساسات دینی مردم مخالفم. من یک سبزم، من با حجاب مخالف نیستم، با حجاب اجباری مخالفم. در ایران ایده آل من هر زنی‌ میتواند انتخاب کند که موی سرش را بپوشاند یا نه. من یک سبزم، آزادی که دنبال آن هستم هیچ شباهتی‌ با بی‌ بند و باری و عیاشی که به من نسبت میدهند نیست. من می‌خواهم آزاد باشم، در ابراز عقیده، در انتخاب نمایندگانم و نمی‌خواهم که کسی‌ برای تمام مسائل شخصی‌ زندگی‌ام تصمیم بگیرد.

vendredi 28 mai 2010

دوستان گفتند به خر توهین نکنیم، من می‌گویم ان را نیز دست کم نگیریم

ان این فضوله بد چهره و بویناک اگر در دستان کارشناس بیافتد کود شود که آنرا می‌توان پای درختان ریخت تا جان بگیرند. آیا از احمدی نژاد چنین منفعتی محصول شود؟ ان > احمدی نژاد.

دیکتاتور علی‌

بیایید دیگر به خر (حیوان) بی‌ احترامی نکنیم.

mardi 25 mai 2010

خشم سبز - دستش را بشکون ولش کن بره.

در ویدئو‌های عاشورای ۸۸ وقتی‌ یک عده گاردی در چنگ مردم اسیر شده بودند یکی‌ میگفت بگویید مرگ بر خامنه‌ای بروید. این به نظر من اشتباه محض است. باید گفت، دستانش را بشکون بذار بره. با اینکار حد اقل ۲ تا دست سرکوبگر ۳ ماه از کار خواهد افتاد.

samedi 22 mai 2010

آیا اشتباه ۱۳۵۷ تکرار خواهد شد؟

در انقلاب ۱۳۵۷ همه میدانستند که شاه را نمیخواهند. به درست یا غلط بودن این درخواست کاری نداریم. مشکل انقلاب ۵۷ این بود که فکر میکردند با رفتن شاه همه چیز بطور اتوماتیک به سمت وضعیت ایده ال پیش خواهد رفت. در مورد انقضا مصرف حکومت اسلامی شکی‌ نیست. غرب، روسیه و حتی چین گر چه با اکراه کمر بر حذف حکومت اسلامی بسته اند. بعد از فروپاشی این حکومت چه پیش خواهد آمد؟ بدون شک کشور وارد یک نوع جنگ داخلی‌ خواهد شد. فراموش نکنیم که هستند کسانی که خامنه‌ای نایب امام زمانشان است و حاضرند جان خود را برای این فرد هدر دهند. باید سعی‌ کرد این دوره هرج و مرج هرچه کوتاه‌تر باشد. کار فرهنگی‌ و اطلاع رسانی بسیار مهم است. یکسری از مریدان خامنه‌ای هنوز بر این باورند که ایشان قصد پیاده کردن اسلام ناب محمدی را دارد و موسوی و کروبی که از آمریکا و اسراییل دستور میگیرند نمیگذرند که اسلام در این کشور آنطور که باید و شاید پیاده شود.
برای آگاه کردن این مریدان کم اطلاع باید از حربه خودشان استفاده کرد. دوستانی که با احادیث پیامبر و حضرت علی‌ آشنایی دارند میتوانند یک مجموعه احادیث درباره حکومت عدل اسلامی جمع آوری کنند. میشود این مجموعه را در چند صفحه گرد آورد و پخش کرد بین مریدان کم اطلاع خامنه ای. شاید چشم دلشان باز شود و ببینند که این حکومت ۱۸۰ درجه با چیزی که حکومت عدل اسلامی میخوانند فاصله دارد. نباید توقع داشته باشیم که با خواندن ۲ صفحه حدیث این مریدان بیایند سبز شوند ولی‌ حد اقل ممکن است جرقه شکی‌ در ذهنشان روشن شود که بسیار مفید خواهد بود.
مساله دیگر این است که از حالا باید مطالباتمان را صریح ابراز کنیم. برای اکثریت مردم واضح است که حکومتی که یک نوع مقام رهبری در آن وجود داشته باشد در را بر هرگونه فساد و سؤ استفاده از قدرت باز خواهد گذشت.
حکومتی می‌خواهیم دموکراتیک. در اولین فرصت باید انتخاباتی برگزار شود آزاد و بدون قید و شرط. همه گروه‌ها هم باید بتوانند در آن شرکت کنند حتی نظر حزب الله . انتخابات ترجیحا باید زیر نظر ناظران بین المللی برگزار شود تا ضریب تقلب پایین بیاید. درخواستهایمان را خلاصه کنیم.: حذف رهبری از سیستم حکومت......انتخاب آزاد با نظارت ناظران بین‌المللی. اگر توانستیم منتخبین واقعی‌ مردم را به مجلس راه دهیم و شرایطی به وجود آوریم که انتقاد از دولت و مجلس و دیگر ارکان حکومت به زندانی شدن منتقدان نینجامد مطمئن باشید که راهمان راه درستی‌ است. به امید ایرانی‌ آزاد.

lundi 17 mai 2010

ارتباط انرژی هسته ای ایران و آخوندی که رو به قبله شاشید!

این قضیه انرژی هسته‌ای مارا بیاد یک داستانی انداخت که برایتان تعریف می‌کنم.
حکایت است که در روستایی در اطراف اصفهان زنی‌ بود بسیار زیبارو که شوهری داشت شدیداً مرید آخوند روستا.
از شما چه پنهان که آخوند روستا هم هر شب با خیال خانم زیبا روی مذکور فلان مینمودند با خر همسایه.
آخوند عاشق فکری بسرش زد برای تصاحب کردن زیبارو. یک روز که شوهر این زیبارو مشغول جیش کردن بود آخونده یکهو سر رسید و داد و بیداد که‌ای وای تو داری رو به قبله میشاشی. حالا که رو به قبله شاشیدی زنت برایت حرام شده و باید او را به عقد یک آخوند در آوری بعد آخوند زنت را طلاق دهد و تو دوباره با او ازدواج کنی‌. مرد از همه جا بی‌خبر از آخوند خیلی‌ تشکر کرد که او را از آتش جهنم نجات داده و زنش را داد دست آخونده. چند روزی گذشت و از طلاق زن و ازدواج مجدد خبری نشد.
مردک بیچاره که یواش یواش فهمیده بود چه کلاه گشادی سرش رفته با خود گفت من هم میافتم دنبال آخوند و سر بزنگاه که داشت رو به قبله جیش میکرد مچش را میگیرم.
دست بر قضا فردای آن روز آخوندک مزبور مشغول جیش کردن رو به قبله بود که شوهر قبلی‌ زیبارو از راه رسید و گفت که آخوند محترم حالا که شما هم رو به قبله جیش کردی زنت بر تو حرام است و خلاصه بیا زن ما را پس بده. آخوند همانطور که دستش بر آن جا بود سر فلان را نود درجه داد سمت چپ و گفت عزیز جان سر فلان دست خودمان است هر طرف بخواهیم میگیریم.
فرق این داستان با قضیه دولت این است که آخونده یک حالی‌ می‌کرده ولی‌ اینها سر فلان را کج کرده اند که چیزی سوزناک فعلا وارد ما تحتشان نشود.

dimanche 16 mai 2010

توافق حکومت ایران با غرب بر سر انرژی هسته‌ای هیچ تأثیری بر روی روند جنبش سبز نخواهد داشت.

جنبش سبز به نیروی خارجی‌ وابسته نیست که بهبود یا کدورت روابط رژیم با غرب تأثیری بر آن داشه باشد.
جنبش سبز ایرانی‌ می‌خواهد آزاد همین و بس. بر فرض محال حتی اگر خود اوباما هم به دست فشار خامنه‌ای بیاید خامنه‌ای قاتل خامنه‌ای قاتل خواهد ماند.

jeudi 13 mai 2010

در صورت فروپاشی رژیم چه پیش خواهد آمد؟

آینده قابل پیش بینی‌ نیست ولی‌ هیچ چیز ما را از بحث درباره آنچه که پیش خواهد آمد و واکنش بجا در باره وقایع احتمالی‌ باز نمیدارد.
این حرف‌ها را نه خیال تصور کنید نه شوخی‌.
باید روی این موضوع کار کرد و سناریو‌های مختلف را بررسی کرد، به دور از هرگونه احساسی‌ گری.
اول باید از وقایع احتمالی‌ که در چند روز آخر رژیم پیش خواهد آمد شروع کرد.
چطور می‌توان از فرار سران رژیم کاست؟ چگونه می‌توان در کار فرودگاه‌ها اختلال ایجاد کرد؟ چه مراکزی باید در اولویت قرار بگیرند برای تسخیر؟ با حملات بسیجیهای با فا به ولایت تا آخرین لحظه چه طور باید جواب داد؟
این فقط چند تا از شاید صد‌ها سالی‌ است که باید رویش فکر کرد.
میدانم که اینها بیشتر به خیال پردازی صبیح است ولی‌ یقین دارم که اگر عقل جمعی دست بکار شود اشتباهت کمتری خواهیم داشت در مقایسه با آنچه در سال ۱۳۵۷ پیش آمد.
مطمئن باشید که طرف مقابل ما خیلی‌ وقت است روی این سناریو‌ها و روش های‌ مقابله با خیزش مردم کار می‌کند. چرا ما نباید اینکار را بکنیم؟

dimanche 14 mars 2010

دیکتاتوری اسلامی نه، جمهوری ایرانی‌ آری

این را هم اضافه کنیم به لیست شعارهای‌ چهارشنبه سوری.

Archives du blog