lundi 28 juin 2010

وزیر نفت اعلام کرد:مشکل تحریم واردات بنزین با افزایش تولید ساندیس برطرف خواهد شد

یکی‌ از خبرنگاران حاضر در جلسه با لحنی تردیدنک پرسید آخر چطور؟ هنوز سوالش تمام نشده بود که چهار عضو رده ساندیس خواران وی را با مشت و لگد کشان کشان از جلسه بیرون بردند. وزیر نفت گفت: اینطور.

jeudi 24 juin 2010

در صورت جنگ همانها که گشت ارشاد راه انداختند جوانها را دستگیر خواهند کرد برای اعزام به جبهه.

برادران بسیجی‌ و لباس شخصی‌ فقط در برابر مردم بی‌ دفاع قدرت نمایی بلدند بکنند. مطمئن باشید که در صورت جنگ یکی‌ از ملایانشان فتوی خواهد داد که باید مردم را بفرستید جبهه ولی‌ خواص، یعنی بسیجیها و لباس شخصی‌‌ها و ... باید همینجا پشت جبهه به حفظ اسلام مشغول باشند. این اراذل مرگ را برای من و تو میخواهند.


samedi 19 juin 2010

ندا از آن بالا برای سبز‌ها دیکته می‌گوید.

... بار بنویسید: قاتل ندا ذوب در ولایت بود، از مقدس سازی بپرهیزید.

dimanche 13 juin 2010

آقایان موسوی و کروبی بیایید یکبار هم شده اعلام راهپیمایی کنید با مجوز یا بی‌ مجوز

آش دیگر از این شورتر که نمی‌شود. از فرصت سوزی باید دست برداشت. آقایان موسوی و کروبی بیایید یکبار هم که شده اعلام راهپیمایی کنید، مجوز هم درخواست کنید ولی‌ راهپیمایی را به هیچ شرطی لغو نکنید. خاتمی هم با امید به اصلاح تدریجی‌ حکومت خیلی‌ جلوی اینها کوتاه آمد، اشتباه او را نباید تکرار کرد. کوتاه آمدن جلوی اینها فقط جریترشان می‌کند. باور کنید با شرایطی که این رژیم دارد بسیار بعید است بتواند به کشتار جمعی‌ دست بزند. شجاعتتان را میستاییم ولی‌ بدانید‌ که برای آزادی ملت از دست این ظالمان رهبر کجدار و مریز به کار نیاید. کسی‌ می‌خواهیم پر رو مثل خمینی.

تا پول مفت نفت هست این رژیم عوض نخواهد شد

با پول مفت آدم اجیر میکنند تا مردم را سرکوب کنند. با پول نفت سبیل خارجی‌‌ها را چرب میکنند تا کاری به کارشان نداشته باشند.

باید بهر طریق ممکن این شریان حیات رژیم را مسدود کرد. لوله‌های نفت را می‌توان دچار کمی‌ تا قسمتی‌ انفجار نمود.

samedi 12 juin 2010

نسبت آگاهی‌ به رژیم اشغالگر اسلامی مثل نسبت آفتاب است به برف.

غافل نشویم از آگاه کردن آن گروه از مردم که دسترسی به اینترنت و مرکز خبری آزاد ندارند.

رژیم اشغالگر اسلامی بر روی تربیت سگهای دست آموز سرمایه‌ گذاری کرده، باید فکری برای این سگها کرد.

خامنه‌ای بر این باور است که برای حفظ رژیم باید یکسری افراد وفادار به نظام تربیت کرد تا در موقع لزوم با خشونت کامل از رژیم پاسداری کنند. باید قبول کنیم که این روش حد اقل در ظاهر تا بحال نسبتا موفق عمل کرده. یکسری سگ هار را می‌ریزند توی خیابان و همه مردم هم که حاضر نیستند از جان خود مایه بگذارند جلوی این اراذل تا دندان مسلح، نتیجه این میشود که تشکل راهپیمایی و اعتراض جمعی‌ از مردم گرفته میشود.

این بدن معنی نیست که این روش تا ابدالدهر نتیجه خواهد داد ولی‌ ما باید فکری برای دور زدن این مشکل بکنیم. به نظر من یکی‌ از روش‌ها حمله فرهنگی‌ به مرکز تربیت این افراد است مثل مساجد، پایگاه‌های بسیج و ... باید یکجوری روی اعصاب اینها کار کنیم. اطلاعیه بیندازیم تو مسجد، درشان را سبز کنیم، عکس شهیدانمان را برایشان فکس کنیم و ... نباید بگذاریم آب خنک از گلویشان پایین برود. ما با یک رژیم اشغالگر روبرو هستیم و باید از تمام توانمان بهره بگیریم تا با کمترین تلفات آنها را به شکست بکشانیم.

jeudi 10 juin 2010

راهپیمایی خوب است ولی‌ اعتصاب بهتر

عزیزان اگر تصور می‌کنید که رژیم حاکم با یک راهپیمایی یک روزه سقوط خواهد کرد فکر می‌کنم بیش از اندازه خوش بین هستید. هیچ رژیم دیکتاتوری به این صورت سقوط نکرده. بهیچوجه قصدم دلسرد کردن نیست. دست و پای تک تک کسانی‌ که به راهپیمایی میروند می‌بوسم و به شجاعتشان آفرین می‌گویم ولی‌ کمی‌ فتیله احساسات را پایین بکشیم و معقولانه به قضیه بنگریم. اگر مثل اوکراین در ذهنتان تداعی میشود باید بگویم که اولا طرف مقابل مردم اوکراین در انقلاب نارنجی دولتی بود که حد اقل از کشتار مردمش ابا داشت. ما طرف مقبلمان خونمان را حلال می‌داند. دوما انقلاب نارنجی با یک راهپیمایی ۲۴ ساعته پیروز نشد. مردم آمدند و چادر زدند وسط شهر و روند عادی امور را فلج کردند. این حرکت آنها بیشتر به یک اعتصاب وسیع و طولانی‌ مدت شبیه بود تا یک راهپیمایی و تعقیب و گریز با نیروهای دولتی. حکومت ایران بسان یک غده سرطانی میماند، اگر رگ تغذیه کننده این غده را پیدا کردیم و مسدودش کردیم بتدریج خواهد مرد. حکومت ایران بدون پول نفت ۲ ماه هم نمی‌تواند سر پا بایستد. همین مردان زره پوش بی‌ قالب که به خواهد و بردرانمن راهم نمیکنند اگر سر موقع پولشان نرسد باتوم‌ها را زمین خواهند گذشت. بجای شاخه‌ها باید ریشه این گیاه هرز را نشانه گرفت.

من یک سبزم، من با اسلام مخالف نیستم

من یک سبزم، من با اسلام مخالف نیستم بلکه با سو استفاده از دین مخالفم. من با دینداری مخالف نیستم، من با کسانی‌ مخالفم که جنایاتشان را به اسم حفاظت از اسلام توجیه میکنند. من با عزاداری برای امام حسین مخالف نیستم، با آن کسانی‌ مخالفم که از احساسات مردم سو استفاده کرده و یا ابوالفضل گویان به خواهران من در زندان تجاوز میکنند. من یک سبزم، من با سفره حضرت زهرا مخالف نیستم، با خرافه پردازی و سؤ استفاده از احساسات دینی مردم مخالفم. من یک سبزم، من با حجاب مخالف نیستم، با حجاب اجباری مخالفم. در ایران ایده آل من هر زنی‌ میتواند انتخاب کند که موی سرش را بپوشاند یا نه. من یک سبزم، آزادی که دنبال آن هستم هیچ شباهتی‌ با بی‌ بند و باری و عیاشی که به من نسبت میدهند نیست. من می‌خواهم آزاد باشم، در ابراز عقیده، در انتخاب نمایندگانم و نمی‌خواهم که کسی‌ برای تمام مسائل شخصی‌ زندگی‌ام تصمیم بگیرد.